فلسفه و ماموریت ما

همه ما می اندیشیم و قطعا اندیشیدن یکی از کارهایی است که در هر لحظه و در هر شرایطی آن را انجام می دهیم. همان طور که راه می رویم و می نشینیم. همانطور که غذا می خوریم و می خوابیم و بسیاری از کارهای دیگری که در طول روزها و ماه ها و سال های زندگی انجام می دهیم. اما با یک پرسش اساسی روبرو هستیم، آیا درست می اندیشیم؟

البته این پرسش را می توانیم در مورد نحوه نشستن، راه رفتن، خوابیدن و غذا خوردن هم داشته باشیم. واضح است تنها زمانی می توانیم درست بنشینیم، درست راه برویم و یا درست بخوابیم که از چیستی و چگونگی امر "درست"  در خصوص هر یک از چیزهایی که گفتیم از پیش آگاه بوده باشیم، در جایی آن ها را آموخته باشیم و البته تمرین کرده باشیم. در غیر این صورت چگونه می توانیم کاری را درست انجام دهیم در حالی که از شکل و چگونگی درست در آن رابطه آگاه نیستیم، نیاموخته ایم و تمرینی هم نداشته ایم.

این نکته در رابطه با فکر کردن از اهمیت و پیچیدگی بیشتر برخوردار است. مساله این است که انسان تنها دارای خصیصه هایی است که از آن ها صحبت کردیم و برای درست انجام دادن آن ها باید آن ها را به درستی آموخته باشد و در فرایندی مستمر آن ها را تمرین کرده باشد. از این رو فلسفه وجودی ما و ماموریتی که بر مبنای آن بنا شده است مبتنی است بر:

1.       تبدیل کردن خصیصه اندیشیدن به مهارتی است که بتوانیم از طریق آن نسبت به حل مسائل خود و محیط پیرامونی از یک سو و کاربست اندیشیدن به عنوان راه نهایی درمان بیماری های خود و جامعه کمک کنیم. لذا ما یک موسسه ارزش محور هستیم و در همه آن چه که دنبال می کنیم، متعهد به بینشی متفکرانه در پیشبرد تفکر انتقادی. از این رو به قدرت مهارت تفکر انتقادی برای حل مشکلات فردی و گروهی و تصمیم‌گیری بهتر و توانایی آن در اعتلای زندگی انسان باور داریم. بر همین اساس هم از سال 1388، به دهها سازمان و صدها نفر کمک کرده‌ایم تا مزایای حرفه‌ای، شخصی و اجتماعی بسیاری را که نتایج طبیعی یک مهارت و طرز فکر انتقادی قوی است، به دست آورند.

2.      ما بر این باوریم که هیچ جامعه‌ای، هیچ سازمانی و هیچ فردی، نمی‌تواند بدون اینکه اعضای آن یاد بگیرند با هم خوب فکر کنند، شکوفا و متعالی شوند. چرا که خطر تشخیص نادرست و تصمیم گیری ضعیف همواره در کمین است. تفکر انتقادی ما را به حرکت در می آورد و افراد را قادر می سازد تا به  داوری های مستدل و انعکاسی در مورد اینکه چه کاری باید انجام دهند و چه چیزی را باور کنند، برسند.

3.      تفکر انتقادی به همه این امکان را می‌دهد که مشکلات را به خوبی تجزیه و تحلیل کنند، اطلاعات را به درستی تفسیر کنند، استنتاج‌های منطقی و قابل ارزیابی و یا گفتگو داشته باشند، استدلال‌ها و اعتبار منابع و اطلاعات را به روشی منصفانه ارزیابی کنند و دلایل خود را برای مواضع و دیدگاه‌هایی که پذیرفته‌اند توضیح دهند.

4.      تفکر انتقادی به همه افراد در همه سطوح از کودکان تا والدین، از معلمان تا مدیران عالی رتبه، از حقوق دانان تا پزشکان این امکان و ظرفیت را می دهد تا مشکلات و مسائل  نو، فوری، مهم را به خوبی فهم کنند و برای حل درست آن ها بکوشند.

5.      در مجموع ما انتظار داریم کسانی که مسیر درست اندیشی را به شیوه تفکر انتقادی طی می کنند بتوانند: استنباط درست تر از امور، تفاسیر بهتر و دقیق تر، ارزیابی های مبتنی بر دقت، توصیف های واضح و شفاف و خود ارزیابی مستمر را انجام دهند. این نیست مگر این که آن ها می توانند پرسش های دقیق، شکافنده، شفاف، جسورانه و نو طرح کنند.